۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

خراباتی

سروده­ی عباس عارف

دریغا
ای تنها
باقی­مانده از آوازندگانی­های کوچه­باغی و
خنیاگرانه شب زنده­داری­های بی­حساب
به سیاق زیر لنگ دنیازدگانی رندانه دل به دریا
هم­پیمانه­ی چشمه­ی ترانه­خیز ساقی جان
که خوش خوشک می­سازد یاغی و
خانه و کوچه به هم ریزان
یا
کافه کافه­ی شهر و
باقی قضایا...
آتش می­گیرم از یاد آن دریا سرود
آه ... او،
خدایا
یک او
کو؟ ...

۹ نظر:

مسعود گفت...

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم

کاوه سلطانی گفت...

مجموعه شعرهای کوتاهم را بصورت الکترونیکی انتشار داده ام.

پيام سيستانی گفت...

منصور عزيز

از شنيدن درگذشت پدر بسيار اندوهگين شدم . غم بزرگی ست براستی . نشانی خانه را به ايميلت فرستادم . سروده ی عباس جان را نيز خواندم . چندی پيش با هم گپی زديم . چشم به راه کتاب هايت هستم .

ارادتمند شما : پيام سيستانی

سروش گفت...

خیلی با حال بود
حال کردم

ناشناس گفت...

سلام عمو منصور
باز هم تسلیت می گویم
به امید این که دیگر تسلیت نگویم هر چند دیر.
پایدار باشید

سید مهدی موسوی گفت...

سلام
«پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود! نه کوچولو!»
منتشر شد...
انتشارات «سخن گستر»
(بخش «این روشنای نزدیک»)
با این کتاب و چندین کتاب از مجموعه های غزل پست مدرن
در نمایشگاه کتاب امسال
منتظر شماست...
...
به روزم
با چند عکس و یک عالمه تکه شعر
با خبرهایی خوب از نمایشگاه کتاب و معرفی دهها کتاب
با چند حکایت و ماجرای بامزه
و...
به روزم و مثل همیشه منتظر شما
...
به امید دیدار

لوطیج گفت...

شب اول قبر هم به خیر و خوشی گذشت

هم شیر مادر از زیر ناخن هامان زده بیرون

هم شیطان قهقهه می زند

از شیر مادری که زیر ناخن هامان.

ذره ذره ی شب را به سنجاق زدیم و کشیدیم

حالا نیمه های شب است

و شیطان از سر و کول ما بالا می رود اول صبح

درست مثل روزی که شیطان از سر و کول ما بالا می رود

............................................

Hassanarbabi گفت...

سلام وارادت.
روي تابلوي تخيلش
همسرم
كناريك كاسه زهرم كشيدو
سقراط شهيد نامم شد
سنكي ديكرامضاكن
باقابي شكسته و
دانه هاي سياه تسبيح قبرحسنك
#حسن اربابي

حسن اربابي گفت...

تبرمي بارداز دست درختان نازنين جنكل..
سلام
باغزلي ازجنس همين روزها به روزم ومنتظرحضورارزشمندتون