سرودهی عباس عارف
دریغا
ای تنها
باقیمانده از آوازندگانیهای کوچهباغی و
خنیاگرانه شب زندهداریهای بیحساب
به سیاق زیر لنگ دنیازدگانی رندانه دل به دریا
همپیمانهی چشمهی ترانهخیز ساقی جان
که خوش خوشک میسازد یاغی و
خانه و کوچه به هم ریزان
یا
کافه کافهی شهر و
باقی قضایا...
آتش میگیرم از یاد آن دریا سرود
آه ... او،
خدایا
یک او
کو؟ ...
دریغا
ای تنها
باقیمانده از آوازندگانیهای کوچهباغی و
خنیاگرانه شب زندهداریهای بیحساب
به سیاق زیر لنگ دنیازدگانی رندانه دل به دریا
همپیمانهی چشمهی ترانهخیز ساقی جان
که خوش خوشک میسازد یاغی و
خانه و کوچه به هم ریزان
یا
کافه کافهی شهر و
باقی قضایا...
آتش میگیرم از یاد آن دریا سرود
آه ... او،
خدایا
یک او
کو؟ ...
۹ نظر:
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
مجموعه شعرهای کوتاهم را بصورت الکترونیکی انتشار داده ام.
منصور عزيز
از شنيدن درگذشت پدر بسيار اندوهگين شدم . غم بزرگی ست براستی . نشانی خانه را به ايميلت فرستادم . سروده ی عباس جان را نيز خواندم . چندی پيش با هم گپی زديم . چشم به راه کتاب هايت هستم .
ارادتمند شما : پيام سيستانی
خیلی با حال بود
حال کردم
سلام عمو منصور
باز هم تسلیت می گویم
به امید این که دیگر تسلیت نگویم هر چند دیر.
پایدار باشید
سلام
«پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود! نه کوچولو!»
منتشر شد...
انتشارات «سخن گستر»
(بخش «این روشنای نزدیک»)
با این کتاب و چندین کتاب از مجموعه های غزل پست مدرن
در نمایشگاه کتاب امسال
منتظر شماست...
...
به روزم
با چند عکس و یک عالمه تکه شعر
با خبرهایی خوب از نمایشگاه کتاب و معرفی دهها کتاب
با چند حکایت و ماجرای بامزه
و...
به روزم و مثل همیشه منتظر شما
...
به امید دیدار
شب اول قبر هم به خیر و خوشی گذشت
هم شیر مادر از زیر ناخن هامان زده بیرون
هم شیطان قهقهه می زند
از شیر مادری که زیر ناخن هامان.
ذره ذره ی شب را به سنجاق زدیم و کشیدیم
حالا نیمه های شب است
و شیطان از سر و کول ما بالا می رود اول صبح
درست مثل روزی که شیطان از سر و کول ما بالا می رود
............................................
سلام وارادت.
روي تابلوي تخيلش
همسرم
كناريك كاسه زهرم كشيدو
سقراط شهيد نامم شد
سنكي ديكرامضاكن
باقابي شكسته و
دانه هاي سياه تسبيح قبرحسنك
#حسن اربابي
تبرمي بارداز دست درختان نازنين جنكل..
سلام
باغزلي ازجنس همين روزها به روزم ومنتظرحضورارزشمندتون
ارسال یک نظر